اختصاصی آبیته- لیگ ایران لیگ عجیبی است. در همه لیگهای معتبر اروپایی هیجان بازی ها به رقابت تیمهای صدر و قعر جدول بستگی دارد اما، در ایران این رقابت تیمهای میانه جدول در خارج از میدان است که حرف اول را میزند! اینجا ایران است لیگ حاشیه ها!
کافیست عملکرد دو تیم بزرگ ایران را در ۱۱ دوره لیگ برتر، با هم مقایسه کنید. نتایج کاملا مشخص است و نیاز نیست سخنی اضافه بگوییم. استقلال تهران با فاصله نسبت به رقیب دیرینه در صدر قرار دارد. اکثر فصلها در کورس قهرمانی بوده و هوادارانش به مقامی جز قهرمانی راضی نیستند. در مقابل پرسپولیس را می بینیم که همین فصل هوادارانش صعود تیمشان به جمع تیمهای نیمه بالای جدول را جشن میگیرند. قهرمانی آرزویی بیش نیست و به امید کسب سهمیه آسیایی در لیگ حضور دارند. گذشته از این، افتخارات این تیم محدود میشود به ۶ گل زده به حریف دیرینه و بردی که بیشتر به خاطر سهل انگاری آبیها بود نه لیاقت قرمزها. گویی پیکان تهران توانسته باشد بارسلونا را ۶ تایی کند و تا ابد از این نتیجه به عنوان یک افتخار یاد کند! آسیا هم که برای این تیم سقف آرزو گشته است!
اینجاست که حاشیه حرف اول و آخر را می زند. محمد رویانیان آستین ها را بالا زده تا تیمش را خارج از میدان بازی به این سهمیه برساند.
برمی گردیم به دربی برگشت. پیش از آغاز بازی نباید فراموش کنیم جایگاه دو تیم پر هوادار در جدول چگونه است. استقلال صدرنشین جدول است. استقلال استقلال است و با تمام ناملایماتی که بی مهرانه به این تیم می شود پیش می رود و به تنهایی پرچم فوتبال ایران را در آسیا بالا نگه داشته است.
در مقابل قرمزهایی هستند که جایگاهشان ۱۱ ام جدول است و با سقوط فاصله چندانی ندارند. مدیر عامل جدید این تیم با شکستن رکورد هزینه در خرید نقل و انتقالات همه ستاره های لیگ را خرید و به هوادارنش وعده قهرمانی داد.
چند روز قبل از دربی سایت هواداران این تیم جوسازی علیه داور را آغاز میکند. مدیرعامل به این جوسازی ها دامن می زند و هواداران تیمشان جوگیر میشوند! گویا رویانیان خوب دریافته است چگونه باید افتضاح امسال را به همه نسبت دهد جز تیم خودش و شخص آقای رویانیان!
بازی آغاز می شود و دربی کسل کننده تر از همیشه به پایان میرسد. سانترهای بی هدف و شوتهای بی ارزش ماحصل این بازیست اما، آیا با شوت و سانتر میشود محبوبیت کسب کرد؟ داوری قسمت مورد علاقه رویانیان از دربی امسال است.
دو صحنه مشکوک به پنالتی که تعداد زیادی از کارشناسان هم آن را رد کردند پیراهن عثمانی شد برای باشگاهی که نتیجه نمیگیرد. زمین و زمان متهم شدند که بالا دستیها میخواهند “استقلال” نتیجه بگیرد !
اما آیا این پرسپولیس همان پرسپولیس نیست که در مقابل صبا از اشتباهات داوری به بهترین نحو ممکن سود برد؟
آیا این پرسپولیس همانی نیست که در بازی رفت اش مقابل گهر، گل زیبای محمد پروین توسط داور پذیرفته نشد؟
آیا در بازی برگشت با همین تیم گهر، گل مردود نوروزی مورد پذیرش داور واقع نشد و آنها ۳ امتیاز با همین اشتباهات داوری گرفتند؟
چگونه است که اشتباهات داوری به نفع این تیم صرفا “اشتباه داوریست” اما وقتی به ضررشان است، تبانی است و مافیا جهت قهرمان کردن استقلال و یا ضایع کردن حق پرسپولیس؟
جز این است که مصلحت حفظ سمت در این باشگاه وابسته به این جوسازی هاست؟
پس از بازی با آلومنیوم هم فاز جدید اعتراضات رویانیان با نام کنار کشیدن از لیگ آغاز شد. گویا تاریخ این باشگاه با قهر کردن ها و ترک میدان ها گره خورده است.
بازیهای ضعیف و نتایج ضعیف تر پرسپولیس مدل ۹۱ نشان از شکست همه جانبه رویانیان دارد. هزینه های چند ده میلیاردی این تیم هم بنا به توجیه همین نتایج انجام شد. گرچه همه می دانیم حتی یک ریال از بیت المال خرج نشد و همه از عایدات ترانسفر حقیقی به عنوان دروازه بان سکو نشین روبین کازان بوده است!
حال که نتایج این تیم آنچه که باید میشد، نشده است این سخنان به زبان رانده میشود.
جناب آقای رویانیان!
شما در طی مدت تقریبی یک سال گذشته که مدیر عامل پرسپولیس بوده اید بارها اقدام به استعفا کرده اید و دلیل خود را مافیای فوتبال بیان نموده اید. انگار این استعفاهای سریالی پایانی ندارند و در مدت باقیمانده بارها و بارها شاهد این ماجرا خواهیم بود مرحله جدید از آغاز جوسازی های شما هم کنار کشیدن از لیگ است! گویی پس از یک سال و نیم حضور در فوتبال به خوبی فهمیده اید که تیمتان حرفی برای گفتن در مستطیل سبز ندارد و باید با روشهایی جز فوتبال به فکر کسب نتیجه باشید.
اگر مردانگی دارید، مثل مرد در فوتبال بمانید و بجنگید و تیمی بسازید که همه امیدش برای پیروزی ، یک صحنه پنالتی نصفه و نیمه یا دو موقعیت آفساید ده درصدی نباشد! یا از این فوتبال کنار بکشید و بیش از این فضای مسموم فوتبال را مسموم تر نکنید.
این عرصه به مدیران لایق و توانا و استوار نیازمند است، نه کسانی که همچو کودکان خردسال با هر اتفاقی بانگ قهر سر داده و آغوش مادرشان را طلب می کنند.
نظرات شما عزیزان: